سلام
یه چیزی رو همین اول کار بهتون بگم که من رامین هستم ولی وبلاگ مجی هستش، حتما الان
داری پیش خودتون فکر میکنین این پسره سیریش چی میخواد از جون مجی(مخصوصا سما دختر
خاله من و خواهر مجی)، بابا نزنین میگم حالا،نه پشمیون شدم فعلا تو خماری بمونین تا بعد، اول
واستون میگم چرا اومدیم بلاگ اسکای، اقا جونم براتون بگه که این پرشین بلاگ دیگه این اواخر
داشت رو اعصاب ما راه میرفت، از خیلی وقت پیش میخواستیم بیایم بلاگ اسکای اما واسه ما افه
گذاشته بود که به دلیل بالا بردن کیفیت نمیدونم چی چی از پذیرش عضو جدید معذوریم خلاصه از
این افه ها میذاشت،بعد رفتیم تو بلاگ اسپوت عضو شدیم، انصافا اونجا هم با حال بود اماواسه
کامنت گداشتن کلی دنگ و فنگ داشت و یا مثلا همش انگلیسی بود ( یه وقت فکر نکنین ما چون
زبانمون خوب نبود و بلد نبودیم با اون کار بکنیم از اونجا بی خیال ،یه وقت از فکرا نکنینا،ما ختم
زبانیم)،باز دوباره خلاصه، این دفعه رفتیم پارسی بلاگ،انصافا اونجا باحال بود اما دلمون واسه
پرشین تنگ شد برگشتیم همون پرشین،تا اینکه بالاخره بلاگ اسکای کم اورد و دوباره اجازه
رجیستر شدن دادو ما اینجا در خدمتتونیم دیگه.فقط اینجا لازمه از مثل بچه ادم از مدیرای پرسین
بلاگ تشکر کنیم که حدود یکسال با اونا بودیم، ایشالا اونا هم سرویس دهی بهتری به کاربراشون
بدن تا مثل ما نمک نخورن نمکدون بشکنن، این بود از قضیه کوچ کردن ما به اینجا،اینقدر حرف
زدم از بحث ذور شدم ولی اشکال نداره همین که تو خماری موندین کافیه من کلی حال میکنم کسی
تو خماری بمونه، حالا گریه نکن بهت میگم چه خبره دیگه آقا دو روز دیگه...
نه بی خیال نمیگم...اصرار نکن...نمیگم...افتادم رو دنده لج، نه .نمیگم... باشه نزن ...بابا نزن
میگم... شما که از من سیریش ترین( قابل توجه سما خانم)
اقا دو روز دیگه تولد...نه نمیگم...خب ...خب ...خب... بی خیال میگم،
اقا دو روز دیگه تولد مجی هستش دیگه
۱ بهمن ؟؟؟۱۳۶
مجی جون تولدت مبارک
حالا یه اهنگ شاد بذارین حال کنین.. اهنگ تولد اندی رو بذارین که مجی عاشق اندیه...
عزیزم هدیه من برات یه دنیا عشقه.... زندگیم با بودنت درست مث بهشته
تو خونه سبد سبد گلهای سرخ و میخک.... عزیزم دوست دارم تولدت مبارک
واه..ه..ه...ه... مگه من GF مجی هستم دارم اینجوری واسش میخونم... پلیز سی دی رو عوض
کنین...یه اهنگ تولد بگین بذارم؟؟؟؟؟... نمیخواد به ای کیوت فشار بیاری خودم
فهمیدم بریم میلاد سیاوش رو بذاریم...
برای روزمیلاد تن خود...
اه این اشکمو در اورد... بابا نخواستیم...صب کن دوباره فکر کنم؟...؟...؟....؟....بابا منصور جون
خودم خونده اونوقت من دارم از اندی و سیاوش میذارم؟
تو به سادگی یک جشن مدرسه جشن تولد... گل کن مثل یه هدیه سر خوش شو
خود به خود دست تو کو بگو دست تو کو ؟دو دست گمشده.دست بی آرزو
وقت یکی شدن وقت تو وقت من.... وقت دلنازکی ساعت سر رفتن
آره خودشه...خود خودشه
آره دیگه تولد بهترین دوستمه دیگه!راستی اگه گفتین مجی چند ساله شده؟ به من گفته نگو...اخه
تازگیا مد شده اقایون هم مث خانما سنشونو به کسی نمیگن! شما خودتون حدش بزنین چند سالشه؟
تو کامنتها بگین دیگه با اجازه تون من برم دیگه... در مورد قالب وبلاگ هم نظر بدین ببینین چه با
حال طراحی شده..یه موقع فکر نکینن کار منه دارم از خودم تعریف میکنم نه اصلا؟ من عمرا بتونم
به این با حالی طراحی کنم. کار هر کیه دستش درست.. ایول خیلی نازه
قربون همتون رامین